مشاوره و خدمات علمی پژوهشی

چاپ مقاله شما در مجلات ISI - استخراج مقاله از پایان نامه و اخذ پذیرش از ژورنال های ISI و ISC و علمی پژوهشی - ترجمه تخصصی حسابداری مالی و مدیریت، روانشناسی و ... - برای مشاوره و راهنمایی و پاسخ به سوالات دانشجویان

مشاوره و خدمات علمی پژوهشی

چاپ مقاله شما در مجلات ISI - استخراج مقاله از پایان نامه و اخذ پذیرش از ژورنال های ISI و ISC و علمی پژوهشی - ترجمه تخصصی حسابداری مالی و مدیریت، روانشناسی و ... - برای مشاوره و راهنمایی و پاسخ به سوالات دانشجویان

شناخت مسئله


 

بعضی دیگر از مسائل، پیچیده هستند و زمان و فکر بیش‌تری می‌طلبند. برای نمونه، کارفرما از شما می‌خواهد کشف کنید که چرا شرکتتان نتوانسته تازه‌ترین کالایش را به مهم‌ترین مشتری خود بفروشد.

وقتی با مسئله‌ای روبرو می‌شویم، باید آن را اولویت‌بندی کنید. از خودتان بپرسید آیا باید بی‌درنگ به این مسئله توجه کرد یا این که می‌توانید بعد از تمام‌کردن کارهای قبلی‌تان آن را انجام دهید.

اگر چند مسئله دارید پس باید آن‌ها را بر حسب اهمیتی که دارند رده‌بندی کیند و اول از همه به مهم‌ترین مسئله بپردازید.

 

مسئله چیست؟

 

مسئله، سؤال یا موقعیتی است که باید آن را برطرف‌ کرد. یعنی وقتی با مسئله‌ای روبرو می‌شوید، باید تصمیم بگیرید برای آن چاره‌ای بیابید.

 

مسائلی که در قالب سؤال مطرح می‌شوند، نوعاً جواب ساده‌ای ندارند. فرض کنید از شما بپرسند «چرا به جای این‌که به نامزد الف رای بدهید به نامزد ب رای داده‌اید؟» یا «چرا شما بیش از فلانی مستحق ارتقای مقام هستید؟» شما جواب را می‌دانید اما به آسانی نمی‌توانید آن را در قالب کلمات بیان کنید.

 

اما در مورد موقعیت‌ها، باید دست به تفکر تحلیلی زد و درباره‌ی بهترین عمل تصمیم گرفت. برای مثال، فرض کنید همکارتان درباره‌ی سود شرکت اغراق می‌کند و این کار را برای خشنودی رئیس شرکت انجام می‌دهد. آیا باید موقعیت شغلی او را به خطر اندازید؟ اگر جواب مثبت است، به چه کسی باید گزارش کاری او را بگویید؟

 

راهنمایی‌هایی برای شناخت مسئله

 

یکی از معمولی‌ترین دلایل نشناختن مسئله این است که ما دل‌مان می‌خواهد از اقدام‌کردن و پذیرش مسئولیت طفره برویم. انسان‌ها فکر می‌کنند که اگر مسئله را نبینند، پس هیچ مسئولیتی برای حل‌کردن آن هم ندارند. این نوع فکرکردن منجر بدان می‌شود که فرد "متوجه" نشود که فقط پنج مورد از کارهای اداری‌اش را انجام داده و موارد دیگری هم هستند که باید انجام دهد. اما اگر متوجه شود، می‌تواند موارد را اولیت‌بندی کند.

 

اگر مسئله را نشناسیم، مسئله بزرگ‌تر و پییچده‌تر می‌شود، یا مسئله‌های جدیدتری به وجود می‌آیند. برای نمونه، وقتی یکی از کارکنان شرکت، کالایی را به‌صورت ناقص به کارکن دیگری می‌فرستد و متوجه نمی‌شود که نقص کالا کجا بوده، وقتی این کالا به دست کارکنی دیگر می‌افتد وی نیز آن را همان‌طور ناقص به دست مشتری می‌دهد. مشتری هم بابت ناقص‌بودن کالا شکایت می‌کند. همیشه به یاد داشته باشید که نشناختن مسئله معمولا منجر به کار بیشتر و مسئله‌های بیشتری می‌شود.

 

تعیین‌کردن وجودداشتن مسئله

  ادامه مطلب ...