بعضی دیگر از مسائل، پیچیده هستند و زمان و فکر بیشتری میطلبند. برای نمونه، کارفرما از شما میخواهد کشف کنید که چرا شرکتتان نتوانسته تازهترین کالایش را به مهمترین مشتری خود بفروشد.
وقتی با مسئلهای روبرو میشویم، باید آن را اولویتبندی کنید. از خودتان بپرسید آیا باید بیدرنگ به این مسئله توجه کرد یا این که میتوانید بعد از تمامکردن کارهای قبلیتان آن را انجام دهید.
اگر چند مسئله دارید پس باید آنها را بر حسب اهمیتی که دارند ردهبندی کیند و اول از همه به مهمترین مسئله بپردازید.
مسئله چیست؟
مسئله، سؤال یا موقعیتی است که باید آن را برطرف کرد. یعنی وقتی با مسئلهای روبرو میشوید، باید تصمیم بگیرید برای آن چارهای بیابید.
مسائلی که در قالب سؤال مطرح میشوند، نوعاً جواب سادهای ندارند. فرض کنید از شما بپرسند «چرا به جای اینکه به نامزد الف رای بدهید به نامزد ب رای دادهاید؟» یا «چرا شما بیش از فلانی مستحق ارتقای مقام هستید؟» شما جواب را میدانید اما به آسانی نمیتوانید آن را در قالب کلمات بیان کنید.
اما در مورد موقعیتها، باید دست به تفکر تحلیلی زد و دربارهی بهترین عمل تصمیم گرفت. برای مثال، فرض کنید همکارتان دربارهی سود شرکت اغراق میکند – و این کار را برای خشنودی رئیس شرکت انجام میدهد. آیا باید موقعیت شغلی او را به خطر اندازید؟ اگر جواب مثبت است، به چه کسی باید گزارش کاری او را بگویید؟
راهنماییهایی برای شناخت مسئله
یکی از معمولیترین دلایل نشناختن مسئله این است که ما دلمان میخواهد از اقدامکردن و پذیرش مسئولیت طفره برویم. انسانها فکر میکنند که اگر مسئله را نبینند، پس هیچ مسئولیتی برای حلکردن آن هم ندارند. این نوع فکرکردن منجر بدان میشود که فرد "متوجه" نشود که فقط پنج مورد از کارهای اداریاش را انجام داده و موارد دیگری هم هستند که باید انجام دهد. اما اگر متوجه شود، میتواند موارد را اولیتبندی کند.
اگر مسئله را نشناسیم، مسئله بزرگتر و پییچدهتر میشود، یا مسئلههای جدیدتری به وجود میآیند. برای نمونه، وقتی یکی از کارکنان شرکت، کالایی را بهصورت ناقص به کارکن دیگری میفرستد و متوجه نمیشود که نقص کالا کجا بوده، وقتی این کالا به دست کارکنی دیگر میافتد وی نیز آن را همانطور ناقص به دست مشتری میدهد. مشتری هم بابت ناقصبودن کالا شکایت میکند. همیشه به یاد داشته باشید که نشناختن مسئله معمولا منجر به کار بیشتر و مسئلههای بیشتری میشود.
تعیینکردن وجودداشتن مسئله
بعضی از موقعیتها به نظر مسئله میرسند، اما در واقع مسئله نیستند. چطور میشود چنین چیزی را تشخیص داد؟ از خودتان بپرسید «آیا این بخشی از رویهی معمول است یا این که واقعاً نیازمند چاره و راهحل است؟»
وقتی دارید مسئلهای را دارید حل میکنید، مهم است بدانید که چه مهارتهایی مورد نیاز است و چه مهارتهایی مورد نیاز نیست. برای نمونه: جمال، کارمند بانک است و دو هفته است که به یک همکار جدید کار میآموزد. کارمند جدید در اولینروز کاریش اشتباههایی انجام میدهد. آیا جمال باید از رئیساش بخواهد که وقت بیشتری برای کارآموزی به کارمند جدید اختصاص دهد؟ یا اینکه جمال باید بفهمد رئیساش چه انتظاراتی از کارمند جدید دارد؟ جمال پی میبرد که رئیس طبیعی میداند که کارمند جدید در هفتهی اول کاریاش چند خطای کوچک داشته باشد. بنابراین آن چیزی که جمال مسئله میداند، اصلاً مسئله نیست.
انواع مسئله
وقتی مسئله را تشخیص دادید، پیش از آن که اقدام به حل آن کنید، باید نوع مسئله را مشخص کنید؛ مشخص کنید که چهقدر به جدول زمانی شما و اولویتهای شخصی شما مربوط میشود. دو معیاری که در این مورد میتواند مفید باشد اینها هستند: میزان دشواری و اهمیت.
مسئلههای دشوار
مسئلههای دشوار دارای این ویژگیها هستند:
۱. نیازمند چارهای بلافاصله هستند،
۲. ممکن است نیاز باشد که افراد باتجربه را درگیر حلکردن مسئله کنیم،
۳. ممکن است منجر به پیآمدهای جدیای شوند که چارهناپذیر باشند.
برای نمونه، نشتکردن لولههای خانه مسئلهای دشوار است. تا زمانی که نشتی گرفته نشود، آب چکه خواهد کرد و احتمالا همهجا را خواهد گرفت. آب میتواند همهچیز را خراب کند، کف چوبی خانه و فرشها و مبلمان و دیوارها را. اگر لولهکش نیستید، باید به کسی که حرفهاش این است زنگ بزنید تا مشکل را بلافاصله برطرف کند. تأخیر در حل این مشکل، منجر به مشکلات بیشتری خواهد شد و هزینهی تعمیر را بالاتر خواهد برد.
بعضی از مسائل کوچک هم اگر بلافاصله برطرف نشوند، دشوار میشوند. برای نمونه، خاموشکردن شعلهای کوچک در جنگل ممکن است سخت باشد، اما اگر آتش به همهی جنگل سرایت کند مسئله را سختتر خواهد کرد.
• تمرین یک
در محیط کار هستید، سه مشکل همزمان بروز میکند. نظم مسئلهها را مشخص کنید:
الف. چاپگر محل کار خراب است.
ب. باید گزارشی را پیش از نشست ساعت ۳ بعد از ظهر تمام کنید.
ج. اسناد باید رأس ساعت ۵ بعد از ظهر به ادارهی پست برده شوند.
پاسخ:
معنیدارترین نظم این است: الف، ب، ج. شما نمیتوانید بدون چاپگر گزارشتان را چاپ کنید. پس باید اول چاپگر را درست کنید و اگر به تعمیرکار نیاز دارید، وی را باید فراخوانید. این کار، بیش از مورد سوم وقت میبرد. بعد، گزارشتان را بنویسید. وقتی گزارش را تمام کردید، اسناد را چاپ کنید و بعد اسناد چاپ شده را به ادارهی پست ببرید.
• تمرین دو
دوستانتان را به صرف پیتزا و دیدن فیلم دعوت کردهاید. پیش از اینکه دوستانتان سر برسند، فر را گرم نگه میدارید و سیدی را توی دستگاه پخش سیدی میگذارید تا تبلیغهای پیش از فیلم را بزنید جلو. اما دستگاه پخش خراب است. همینکه مشغول عوضکردن سیدی هستید، بوی گاز از آشپزخانه میآید. چه کاری باید انجام دهید؟
پاسخ:
نشت گاز مسئلهای دشوار است و باید اول از همه بررسی شود. باید اجاق را سریعاً خاموش کنید و هوای اتاق را تخلیه کنید و مواظب باشید که چراغ و کبریت روشن نکنید. بعد باید به مسئول ساختمان زنگ بزنید و نشت گاز را گزارش بدهید تا بیاید و کنترل کند. مسئلهی دستگاه پخش، مسئلهی دشواری نیست. شما میتوانید به دوستانتان بگویید که تا امنشدن ساختمان منتظر بمانند. اگر مشکل گاز برطرف شد، فیلم دیگری داخل دستگاه بگذارید. اما اگر مشکل گاز برطرف نشد، ساختمان را تخلیه کنید و مهمانی را به روز دیگری موکول کنید.
• تمرین سه
کدام از مسائل زیر، دشوار است؟
الف. کودکِ لیلا چندروزی است که عطسه میکند، اما به نظر نمیرسد که تب داشته باشد.
ب. احمد متوجهی سوراخی در پیراهن محبوبش شده است، همان پیراهنی که میخواست در نخستین روز کارش بپوشد.
ج. اجارهی وحید چند ماه به تعویق افتاده است و پول کافی برای پرداخت اجارهها را ندارد.
د. شرکت اتوبوسرانی در اعتصاب است، و سیما ساعت ۳ بعد از ظهر مصاحبهی مهمی دارد.
پاسخ:
مورد "ج" دشوارترین مسئله است: وحید خانهاش را از دست خواهد داد. از مبرمیت مشکل کاسته خواهد شد اگر بلافاصله به صاحبخانه زنگ بزند و توضیح بدهد و اقدامی انجام دهد تا مانع از بیرونانداختناش شود. او همچنین میتواند یک همخانه بگیرد و از فشار مالی روی خود بکاهد.
مورد "الف" زمانی به مسئلهی دشواری تبدیل میشود که تب شروع شود. اما ضروری نیست که بچه را صرفا به خاطر عطسه به نزد دکتر برد.
مورد "د" و" ب" دشوار نیستند. احمد میتواند پیراهن دیگری بپوشد و سیما هم میتواند راه دیگری برای رفتن به محل مصاحبه پیدا کند.
مسائل مهم
مسائل همیشه در رابطه و نسبت با دیگر مسائل و اولویتهای شخصی، مهم یا غیرمهم دانسته میشوند. یعنی شما باید مشخص کنید که چه مسائلی برای شما مهمتر هستند. شما باید اولویتبندی کنید و نبایستی مسائل کوچک را اول بررسی کنید و مسائل مهمتر را به آخر وقت واگذار کنید.
• تمرین چهار
این مسائل را با نشاندن بر جایگاههای ۱ (مهمترین) تا ۵ (غیرمهمترین) به هم مرتبط کنید: اقتصاد، گرمشدن کرهی زمین، بهداشت جهانی، جنایت، آموزش و پرورش.
پاسخ:
جواب شما بستگی به عقاید و شرایط زندگی شما دارد. مثلاً اگر بنیهی اقتصاد کشور شما ضعیف باشد و میزان بیکاری و قیمت کالاها بالا باشد، شما اقتصاد را مهمترین مسئله میدانید. اگر یکی از اعضای خانوادهی شما بیمار باشد و در پرداخت هزینههای پزشکی مشکل داشته باشد، بهداشت مهمترین مسئلهی شما میشود. اما اگر در محلهی زندگی شما میزان جرم و جنایت بالا باشد، یا نظام آموزشی دچار نارسایی باشد، ممکن است این مسائل را بهعنوان مهمترین مسائل بدانید.
• تمرین پنج
دارید یک سفر خانوادگی را برنامهریزی میکنید، سفری به ۸۰۰ کیلومتری خانهتان. اینها مسائلی هستند که شما باید به آنها توجه نشان دهید. آنها را اولویتبندی کنید.
الف. خرید بلیت هواپیما،
ب. تحقیق دربارهی رستورانهای نزدیک مقصد،
ج. رزو کردن اتاق در مقصد،
د. تعلیق انتقال نامهها و روزنامهها در مدت سفر،
ه. پیدا کردن کسی که مراقب گربهتان باشد.
پاسخ:
اگرچه نظم این گزینهها بسته به ترجیحات شخصی شماست، اما عمومیترین ردهبندی اهمیت آنها:
۱. اتاقی را در مقصد رزرو کنید. بسیاری از مکانهای توریستی پرجمعیت هستند و ممکن است بیاتاق بمانید.
۲. بلیت هواپیما بخرید. شما به هر حال باید به مقصد سفرتان بروید، اگر هواپیما هم نتوانستید گیر بیاورید یک خودرو کرایه کنید.
۳. کسی را پیدا کنید که در روزهای مسافرت شما، مراقب گربهتان باشد. این مسئله زیاد دشوار نیست، اما بدون پیداکردن مراقب نمیتوانید مسافرت کنید.
۴. نامهها و روزنامهها را به حالت تعلیق درآورید. صندوق پستی پرشده و روزنامههای جلوی در، به دزدها میفهماند که کسی در این خانه نیست. اما اگر این موضوع را فراموش هم کنید، میتوانید از مقصد به همسایه زنگ بزنید و از او کمک بخواهید.
۵. در مورد رستورانها تحقیق کنید. شما در طول اقامتتان در مقصد، وقت زیادی برای تحقیق دربارهی رستورانها دارید. از آنجا اقدام کنید خیلی بهتر از آن خواهد بود که از خانه تحقیق کنید.
هزینهی حل مسئله
وقتی مجبور به بودجهبندی هستید، پول عامل تعیینکننده ای در میزان اهمیت مسائل است. اگر چند مسئله داشته باشید که هرکدام نیازمند صرف پول هستند و شما پول کافی ندارید، باید دست به اولویتبندی بزنید.
• تمرین شش
شما درست یک روز پیش از اینکه تنظیمکنندهی دمای خانه را بدهید برای تعمیر، متوجه میشوید که خودروی شما به اگزوز جدیدی نیاز دارد. پول کافی برای هر دوی اینها ندارید. دلایل بیاورید که کدامیک مهمتر است و اول از همه باید انجام شود.
پاسخ:
فهرست دلایل شما احتمالا اینگونه خواهد بود:
تعمیر خودرو: ۱. خوردو بدون اگزوز، بسیار پرصدا خواهد بود. ۲. پلیس خودروی بدون اگزوز را جریمه خواهد کرد. ۳. بدون اگزوز نمیتوان رانندگی کرد. ۴. خودرو را برای رفتن به سر کار نیاز دارید.
تعمیر تنظیمکنندهی دمای خانه: ۱. بدون تعمیر این دستگاه، برق به هدر خواهد رفت. ۲. جبههی هوای بسیار گرمی در هفتهی بعد خواهد آمد. ۳. بدون این دستگاه نمیتوانید بخوابید. ۴. زندگیکردن بدون این دستگاه در طبقهی چهارم یک ساختمان بسیار سخت خواهد بود.
نتیجه: خودرو را باید پیش از دستگاه تنظیمکنندهی دمای خانه تعمیر کرد. گرچه بدون این دستگاه زندگی راحتی نخواهید داشت، اما برای رفتن به سر کار به خودرو نیاز دارید و این مهمترین اولویت شماست.
چکیدهی بحث
وقتی درمییابید که با مسئلهای روبهرو هستید، متوجه میشوید که نیاز به اقدامکردن دارید. اما این اقدام بستگی به نوع مسئلهای دارد که شما با آن روبرو هستید. آیا مسئله، مسئلهی جدی و دشواری است؟ اگر بیش از یک مسئله داشتید، چه مسئلهای را اول از همه باید بررسی کنید؟ از مهارتهای تفکر انتقادیتان استفاده کنید تا همهی مسائل را بررسی کنید و بعد اقدام به برطرفکردن آنها کنید.